من بهترین رفتار را می کنم! (مهرسا)
به نظر شما «سباستين» ميتواند در روزهاي خاص بهترين رفتار را بکند؟
وقتي اين جملهي مثبت را ياد بگيرد، البته که حالش خوب ميشود! وقتي خواهرش هديه ميگيرد، يکعالمه مهمان به خانهشان ميآيد، يا غذاي جديدي را امتحان ميکند، او ميتواند درستترين رفتار را بکند.
به فرزند يا دانشآموزتان کمک کنيد تا مفهومي مهم را فرا بگيرد. به او بياموزيد وقتي در روزها و موقعيتهاي خاص احساسهاي مختلفي را تجربه ميکند، بتواند درستترين واکنش را نشان بدهد و از اين روش براي تمام عمرش استفاده کند.
تسلط بر احساسات براي افراد کم سنوسال کار راحتي نيست، مخصوصاً براي بچهها، پس آنها به کمک ما نياز دارند! عبارتهاي اين کتاب، نياز اساسي بچهها را هنگام رويارويي با احساسهاي مختلف در روزها و موقعيتهاي مختلف تأمين ميکند تا آنها بتوانند با نگرانيهايي که در اين موقعيتهاي خاص پيش ميآيد، کنار بيايند و ياد بگيرند که ميتوانند از پس اين احساسها بربيايند.
از آن جا که معلمها و والدين سختترين مسئوليت را بر دوش دارند، اين کتاب براي هردوي آنها مناسب است.
شاید واقعاً در زمینهی سلامت روانی کودک متخصص نباشم، اما به بیش از 1000 خانواده کمک کردهام تا بتوانند از پس مشکلات پیچیدهی خانوادگی-ارتباط والدین و فرزندان-بربیایند. صحبتکردن و استفادهی درست از واژههای دقیق و مناسب برای ارتقا اعتمادبهنفس و عزتنفس کودکان بسیار مهم است و من اینها را با تجربه آموختم، شاید بههمینخاطر، یکجورهایی خودم را متخصص این امر میدانم.
من پیش از آنکه زندگی خودم را وقف کمککردن به دیگران کنم با کمبود اعتمادبهنفس و عزتنفس و گفتوگوهای ذهنی منفی برای همیشه خداحافظی کردم. مادر سه فرزند بودم و اصلاً نمیدانستم خودگوییهای مثبت چه تأثیر شگفتانگیزی در زندگی من و فرزندانم خواهد داشت.امروز من متخصص این حوزه هستم، چون یک روز تصمیم گرفتم به مسائل مربوط به سلامت روان کودک بپردازم، بهدنبال راهحلی قطعی برای حل مشکلات این حوزه بودم و قرار است همهی این راهکارها را در مجموعهکتابهایم بیاورم تا پدر و مادرها و مربیان بتوانند از آنها استفاده کنند.
من میتوانم، من امتحانش میکنم، من از پسش برمیآیم، من خودم را باور دارم، من به خودم افتخار میکنم، من مهم هستم،من شبیه تو هستم و من مراقب حالم هستم کتابهای دیگر این نویسنده هستند که تحت عنوان کلی «زمزمههای مثبت ذهنی» از انتشارات مهرسا چاپ شده است. با خواندن این کتابها میتوانید بذر گفتوگوی مثبت را در ذهن کودکان بکارید و زندگی شادتری را برای آنها رقم بزنید.
من بیچاره کره اسبم و هیچ کاره (افق)
واقعا دیگر برایم اعصاب نمانده! ما کرهاسبها سرکش و پرزور و زیباییم، بعضیوقتها هم کمی لجباز. اما قند و عسل نیستیم! واقعا نمیدانم چرا آدمها اینجوری در مورد ما فکر میکنند. بهخصوص دخترها! مینسی میگوید تمامش تقصیر اسباببازیهایش است. من مشکلی با رفتار آدمها و حتی کلاس اسبسواری ندارم، اما گاهی خیلی حالم گرفته میشود وقتی فکر میکنم من بیچاره کرهاسبام و هیچکاره!
من بیچاره همسترم و هیچ کاره (افق)
واقعا که! خیلی از خانوادهها فقط چون فکر میکنند همستر کمدردسرترین حیوان خانگی است، همستر میخرند. مثلا سوزی کوچولو دلش گربه میخواهد و مامان و بابایش که بهکلی مخالف گربهاند، دنبال راهحل دیگری میگردند: همستر! من که میگویم باید ازاینجور خانوادهها دوری کرد، چون تا به خودم بجنبم، سوزی کوچولو به کلهام روبان صورتی میبندد و حتما انتظار دارد مثل گربه برایش خرخر کنم. آنوقت است که تازه میفهمم من بیچاره همسترم و هیچکاره!
من بیلی جین کینگ هستم (پرتقال)
در این کتاب از مجموعهی آدمهای معمولی دنیا را تغییر میدهند، به زندگی بیلی جین کینگ نگاهی میاندازیم. رفتار خانوادهی حمایتگرش و تلاشهای خود او را میبینیم و شخصیت مقاوم و عدالتطلب او را بهتر میشناسیم. او در کلاس پنجم با ورزش جذاب تنیس آشنا میشود و در تمام طول زندگیاش تلاش میکند از طریق شهرتش در ورزش، صدایش را به گوش همهی مردم دنیا برساند؛ و او خواستهای نداشته جز برابری زنها و مردها در کل دنیا.
من تمرکز هستم (مهرسا)
ویژگیهای کتاب
تمرین تمرکز راهی برای مدیریت استرس، رسیدن به آرامش ذهنی و توامندسازیِ بدن و آمادگی برای حضور در جامعه و مشارکت در فعالیتهای روزمرهی دنیای پُرمشغلهی معاصر است. تمرکز بهعنوان جعبهابزاری شگفتانگیز و کاربردی به ما کمک میکند دنیای پیچیدهی اطرافمان را که خیلی بزرگ بهنظر میرسد، بهخوبی مدیریت کنیم. من تنبل نیستم (پرتقال)
این داستان دربارهی یک سیبزمینی است که دوست دارد روی مبل خانهاش ولو باشد، خوراکیهایش را بخورد، دستگاههای مجهز کنار مبل کارهایش را برایش انجام بدهند و چندین نمایشگر جلویش هر برنامهای که دلش میخواهد را نشانش بدهند. اینجوری دیگر هیچ نیازی نیست که سیبزمینی از جایش بلند شود و در دنیای واقعی دیگران را ببیند، اما مگر میشود؟ پس کشف آن دنیای بیرون چه؟ اگر یک روز برق برود؟ اگر دوستهایش را دیگر از نزدیک نبیند؟ اگر آفتاب دلانگیز را در طبیعت احساس نکند چه؟ شاید بهتر باشد سیبزمینی فکر جدیدی برای زندگیاش بکند!
من جکی رابینسون هستم! (پرتقال)
در این کتاب از سری آدمهای معمولی دنیا را تغییر میدهند، سرگذشت جکی رابینسون را میخوانیم. قهرمان ورزش بیسبال که در دوران زندگیاش بخاطر رنگ پوستش مورد تبعیض در جامعه، ورزش و حتی در نیروهای نظامی قرار گرفت. او به دنیا نشان داد که میزان موفقیت ما آدمها ارتباطی به رنگ پوستمان ندارد، بلکه با اراده و تلاش ما رابطهی مستقیم دارد. او به برابری معتقد بود و برای رسیدن به همین مفهوم تلاش کرد و نامش ماندگار شد.
من جوکترینم یک داستان نوجوانانه (پرتقال)
من جین گودال هستم! (پرتقال)
در این کتاب از مجموعهی آدمهای معمولی دنیا را تغییر میدهند، دربارهی زندگی جین گودال میخوانیم. زنی که از کودکی به حیوانات علاقهی خیلی زیادی داشت و آرزوی رفتن به آفریقا را در سر میپروراند. جین گودال زنی است که موفق شد تحقیقات روی شامپانزهها را به نتایج متفاوتی برساند و به دنیا ثابت کند که همهی ما موجودات زنده روی کرهی زمین، به رغم تفاوتهایی که با یکدیگر داریم، بسیار به یکدیگر شبیهیم. او زنی شجاع بود و ثابت کرد که حیوانات هم ویژگیهای شخصیتی منحصر به فرد خودشان را دارند.
من چسبیده ام به تو (مهرسا)
من حتی توی تلویزیون هم جوکم (پرتقال)
جیمی بعد از شرکت در مسابقه، عنوان نمکیترین بچهکمدین روی کرهی زمین را صاحب میشود. حالا او میخواهد دوباره درسخواندن در مدرسه و زندگی عادیاش را از سر بگیرد که تیمی از طرف شبکهی تلویزیونی بی.ان.سی (اسپانسر مسابقات) از راه میرسد و به او یادآوری میکند که او به عنوان جایزهی اصلی، صاحب یک مسابقه تلویزیونی مخصوص به خود است.
جیمی از زمان اجرای مسابقات نهایی دیگر کار طنز انجام نداده و نگران افول استعدادهایش است، برای همین تصمیم میگیرد برای بچههای دبستانی یک مسابقهی استعدادیابی طنز برگزار کند. حالا جیمی ناچار است دوباره وارد دنیایی بزرگ و جدی شود. تهیهکنندگان برنامهی تلویزیونی برای امضای قرارداد به او فشار میآورند و او برای امضای قراردادها مردد است.
این کتاب علاوه بر اینکه لحظات شادی را برای بچهها به وجود میآورد، به آنها یاد میدهد که صبر و تحمل بالاتری داشته باشند، بتوانند مشکلاتشان را خودشان حل کنند، برای مسائل کوچک ناراحت نشوند و در هر شرایطی شاد و خوشحال باشند.
من حتی توی مدرسه هم جوکم (پرتقال)
خیال میکنین استندآپ رو نشسته اجراکردن سخته؟ پس تاحالا به دانشآموزهای بیحوصله درس ندادین! اصلاً نمیدونم از کجا باید شروع کنم. تکلیف بدم؟ ندم؟ امتحان بگیرم؟ نگیرم؟ شاید هم بهتره خودم رو بندازم زمین و دعا کنم از همین خندهشون بگیره.
آیا جیمی گریم از پس سختترین اجرایش برمیآید؟ یا کلاس درسش سوژهی خندهی همه میشود؟