مسافران زمان1 (هوپا)
من و پدرم و خواهر و برادرم و همسایهمان، ماریکارمن، و دخترش، ماریا. وسط پارکینگ بودیم. سوار دوچرخههایمان، که یکهو اتفاق افتاد. سروصدایی در آسمان، نور شدید سفیدرنگ، آذرخشی که فرود میآید و ناگهان...
... توی بلکراک هستیم، در دل غرب وحشی.
ماجرا تازه شروع شده است...
مسافران زمان2 (هوپا)
مسافران زمان3 (هوپا)
مسافران سرزمین خورشید (افق)
مشق شبم را ننوشتم چون … (افق)
مشکل زرافه ای (پرتقال)
معجزه ی رنگ ها (مهرسا)
معجزه ی کلمات (مهرسا)
بعضی از مردم تمبر جمع میکنند، بعضیها سکه یا شاید کارهای هنری، ولی پسر داستان ما کلمهها را جمع میکند... در «معجزهی کلمات» جرومی به جادوی کلمات پی میبرد؛ کلمههای شیرین و کوتاه، کلمههای دوبخشی و چندبخشی. کلمههای مانند قطعات موسیقی کنار هم قرار میگیرند و آهنگی زیبا و دوستداشتنی میسازند. این کلمات هستند که انسانها را به هم پیوند میزنند، احساسات و عواطف آنها را شکل میدهند، به آنها انرژی میدهند و نیرومندشان میسازند. جرومی با جمعکردن کلمات به قدرت شگفتانگیز آنها پی میبرد. شما چی؟ چیزی از این قدرت میدانید؟ خُب، کاری ندارد در «معجزهی کلمات» بیایید و با جرومی همراه شوید تا همهچیز را دربارهی معجزهی کلمات بدانید.